یه روزگاری وبلاگ نویسی یه کار با کلاس بود و بعدا همه با کلاس شدن ... البته این باکلاسی خیلی خوب بود.. میرفتیم و به وبلاگ های هم سر می زدیم و نظر می دادیم و کلی دوست پیدا کرده بودیم که قیافه همدیگه رو ندیده بودیم و به جرات میتونم بگم با توجه به حجب و حیای دهه شصتی ها و ماقبل، گاهی وقتها نمی دونستیم طرف مقابلمون پسره یا دختر..
می رفتیم و مطلب میخوندیم و نظر می دادیم و بر می گشتیم و منظر بودیم اون هم بیاد و نظر بده ..😄😄
خدا می دونه شوق و ذوقی که دیدن یه نظر بهمون می داد، همون شوق و ذوقو موقع خوردن کلوچه مادری با نوشابه شیشه ای پپسی داشتیم..
روزگار چرخید و یاهو مسنجر اومد... اونجا رفتیم و اما وبلاگ سر جاش بود و تازه از اونجا هم مشتری های خوبی برای وبلاگمون پیدا می کردیم..
یاهو مسنجر و چندتا مسنجر دیگه اومدن و بعدش فیس بوک اومد و اونجا که اومد دیگه کم کم وبلاگها کار و کاسبیشون کساد شد و وقتی تلگرام و وایبر و ... اومد دیگه هیچی ....
حالا ما هم همرنگ جماعت شدیم و این عشق دیرینه مون رو خیلی وقته تنها گذاشتیم.... بی وفایی همینه دیگه ..😞😞😞😞😞😞😞😞
یه کانال زدیم تو تلگرام، باز هم نقطه سر خط ... قدم رنجه فرمایید و تشریف بیارین.. قول میدم بیشتر بیام اینجا ...
البته تو متن بالا از نقش تاثیرگذار انجمن ها و سایت کلوب نباید به راحتی گذشت....
آدرس کانالمون هم اینه